متن و تاویل و پرداخت های اندر باب نظریه های جدید فلسفی ادبی
متنهای نوشتاری
از سری تولید های ادبی حلقهی فلسفی کابل
تکثرگرایی
ژیل دلوز و گاتاری بدین باور بودند که ” اثر هنری هستنده یی از جنس احساس است و بس”. یعنی که فرایند تولید هنری توانایی آفرینش درک و تاثیر میباشد، که در دامنه یی آنرا میشود آحساس نام نهاد. آنها تفاوتی بین تاثیر و درک مولد هنری و تاثیرات و ادراک بعدی در تداوم ماجرا، قایل بودند. این تفاوت اینرا میرساند که تاثیر و درک آفرینشگر نه همانی است که بعدن در پروسهء خوانش و تاویل سوژه ایجاد میشود. “احساسها، درکها، و تأثیرها هستندههایی هستند که فینفسه معتبرند و از هر امرِ زیستی قدم فراتر میگذارند. آنها در غیاب انسان وجود دارند”
در آنسوی تصویر
مردی در دنیای تنگ کابوس و خیالها، انسانی است در جستجوی حقیقت، دنبال پاسخ، دنبال مفهوم هستی و جهان؛ انسانیست متفاوت از دیگران. او در جامعه یی زیست دارد که با مردمانش رابطه ندارد، زبان مشترک ندارد. از دید او جامعه، جامعه ء معلول و معیوبیست که یا پا ندارد یا اگر دارد کوتاه است، آهسته و بطی حرکت میکند
پنج مشکل روشنفکر افغانستان
روشنفکری ما محصول جهل ِخانه زاد است.جهلی که در هر نوع تفکر و روزمرگی های ما، بطریق آشکار و پنهان خود را نشان می دهد.جهلی که مانند جغد، انرژی های پاشان مان را میبلعد.روشنفکر یعنی کسی که در قلمرو تاریکی، بطرز روشن فکر می کند و فکرکردن خود را در حوزۀ نوشتار و عمل تثبیت می کند.روشنفکر یعنی کسی که برای آزادی و عدالت می رزمد و حقیقت را رو در روی قدرت بزبان می آورد
استعاره، بنیاد شعر فارسی
شاعرترين ها كسى است كه مبتكر بهترين و زيباترين استعاره هاى جديد باشد اما مهمترين سخن ما در اين پيشكش اينست كه شاعر امروز متوجه باشد كه از به كار گرفتن استعاره و تشبيه رنگ باخته و بى فروغ ، استعاره مرده خوددارى كند
پست مدرنیزم
حقيقيت چيزى ست كه آدم ها به اندازه ادراك خويش درك اش مى كنيم، آنچه كه براى من واقعيت ست شايد براى يكى ديگرى نباشد ، حقيقتِ وجود ندارد كه جواب آخر را بدهد
شبگیر پولادیان، مرثیه پردازِ افق فاجعه
شاعرترين ها كسى است كه مبتكر بهترين و زيباترين استعاره هاى جديد باشد اما مهمترين سخن ما در اين پيشكش اينست كه شاعر امروز متوجه باشد كه از به كار گرفتن استعاره نام از یک منظربدون انواع دیگر کلمه در جا میزند. در کنار نام( اسم) قرار گرفتن صفت، قید، فعل و… در بسا موارد الزامی است. چهگونهیی چیدمان افقی کلمهها بر بیناد بافت جمله ساختار زبان را بر ژرف ساخت زبان عیار میسازد. یک نام دیگر هم داریم. که در زنجیرۀ دال ومدلولها و فضای متن زبان پارسی دری معنایی زیادی را بازتاب میبخشد. در میان نویسنده گان، نویسنده گانی داریم که نام وشهرت جهانی دارند ونویسنده گانی که نام ونشانی در قلمروی زبان و ادب پارسی . پیوست با آن نویسنده گانی داریم که شهرت محلی و ولایتی دارند. و نویسنده گانی که اصلن هیچ شهرت ونامی ندارند و در واقع برای خود وسایۀ خود مینویسند! نامها ونشانها در افغانستان گزینش و کارکرد به ویژه خود را دارد. این نامها،چند دهه پیش يا از سوی دولتها مطرح میشد ویا از سوی مراکز وکانونهای خاصی که با دریغ بیشتر آن هم دولتی بودند وکمترین جایی برای نهادهای مدنی و مردمی میگذاشت .
نقاشی، منطق خشونت و دلوز
من قبل از اشنا یی با ژیل دلوز فوکو را کشف کرده بودم، جهانی که فوکو از ان حرف میزند، جهان خشونت و قدرت برای من مثل یک جام بلورین بود که هیچ زشتی ای در زیبا یی ان پنهان نمیماند. فوکو قدرت را در واقعی ترین شکل خودش تعریف میکند. میگوید: قدرت نسبتی از نیروهاست، یا به عبارت بهتر هر نسبتی از نیروها یک نسبت قدرت است. نیرو ابژه و سوژه ای غیر از خود ندارد. خشونت ملازم قدرت است اما سازنده ان نیست. پس خشونت وجود دارد زیرا نیروی ان بالقوه در جهان ما، در ضمیر ما و در جسم ما نهفته است
تامل در گسترهی روانکاوانهی شخصیت، از مهمترین بحثهاست؛ هم بدانجهت که گذر ازین پهنا برای کاوش ذهن و ادراک و عواطف دریچهی عبور میگشاید. داستانهای کتابِ «مینا در برف» برای رهیافت بر درون ذهن و کنکاش روانکاوانه، بر علاوهی نمادسازی سیر کردار، به ریزهکاری هایی از مصروفیتهای پرسناژها هم پرداختهاست . شاید در نگاه نخست این پرداخت، کارِ کنده از روال ماجرای بزرگ درون داستانی بهنظر آید، اما نویسنده آگاهانه برای تشریح وضعیتِ روانپریش پرسناژ و رویتِ اضطراب بنیادی، به چنین ابزاری دست یازیدهاست تا درکِ تیپ روانشناختی شخصیت داستانی را وضوح بیشتر دهد.